پیش حرف : در جستار پیشین به مسئله و ضرورت توجه به الگو های روانی ِ زنان در مذاکره و ارتباطات شان پرداختم . جایی که ما نمی توانیم با وجود یک ذهن مُشبک و تمایزات روانی و رفتاری، صرفا به یک سری فَن بسنده کنیم . و شاید این کم بضاعتی در تکیۀ صِرف به فنون ما را به خود شناسی وصل کند .
واژه خودشناسی را بارها شنیده ایم . زیاد این روز ها نقل محافل است . خیلی هایمان درونش رفته ، خیلی هایمان از پا گذاشتن به درونش واهمه داریم . خیلی ها به نیمه ها رسیده و رنجش را به جان خریده و کاممان را با تسکینی شیرین یافته ایم .
می گویند خودشناسی با یک رنج، یک مانع و یا اگر خوش اقبال باشید با خواستۀ خودتان شروع می شود.
زمانی را به یاد می آورم که تازه عضو کانال تلگرام بنیاد فرهنگ زندگی شده بودم و چند فایل صوتی از استاد سهیل رضایی گوش دادم . در مورد ژرفای زن بودن ، نوشته خانم مورین مورداک بود .
درست به خاطر ندارم فردایش بود یا وقتی دیگر اما نزدیک و بدون معطلی بعد از آن که از دادگاه خانواده می آمدم ( آن زمان کارآموز بودم و باید هر هفته دو بار را برای تهیه گزارش به دادگاه مراجعه می کردم ) از قضا سر چهار راه به کتابفروشی انتشارات جنگل می رسیدم ، سریع به آنجا رفتم و کتاب را خریدم و آمدم و دست بکار شدم .
مفاهیم برایم سخت بود . دیر هضم ، گیج کننده و بعضا گنگ .
اما مورین مورداک داشت از من می گفت ! هنوز نمی دانستم الگوی شخصیتم چیست . بعدها فهمیدم خود خانم مورداک هم شبیه من است . الگوی شخصیتی مان یکی بود .
برای همین بود که با وجود آن گنگی ملموس ! همچنان می دانستم که این کتاب قرار است پیامی را برای من داشته باشد . سفر قهرمانی من شروع شده بود و من خود را در جایی می دیدم که دیگر از بازی در زمین مردان رضایت نداشتم .
امروز و در این فصل زمستان 1400 که نمی دانم برای بار چندم این کتاب را می خوانم هنوز پیام ها و مفاهیم تازه از آن درک و دریافت می کنم . گویی سفر قهرمانی مثل یک چرخۀ در حال تکرار هر بار در یک ایستگاه ما را با یک سری از کیفیت های تر و تازه رو به رو می کند.
باری، خودشناسی از آن جا و آن سال ( یعنی سال 95 ) برای من رنگی جدی به خود گرفت . سخت ترین لحظه ها از سقوط، هبوط، جدایی و شکاف مادر تا بازگشت ها و همچنان بودن در این چرخه ، برایمان جزو با ارزش ترین دارایی هاست .
نمی خواهم از مزایای خودشناسی بگویم چرا که هر کسی اگر شده اندکی از طعم آن را چشیده باشد می داند که چه موهبت هایی می تواند در دلِ رنجی، بس گران که در آن نهفته است، پیدا کند .
اما باز گردیم به اصل ماجرایمان . ارتباطات ما به عنوان یک زن و در حالت کلی آن به عنوان یک انسان و جزئی ترش در مذاکرات به عنوان یک نمود از ارتباط ِ تنیده در گفت و گو ، به قدری مهم است که صحبت ها و کتاب ها و نظریه ها … کم نداریم در بابش .
و برای زنان این کیفیت به شکل ویژه باید دیده و مورد توجه قرار گیرد .
از این رو یک حلقه مفقوده در مذاکره زنان را بحث خودشناسی می دانم . لذا معتقدم که ما زنان هر چقدر بتوانیم خود را از درون دیده و از نظر گذرانده باشیم ، در مواجهات بیرونی کمتر دچار ضربه شده و غافلگیر می شویم .
اما شاید بگویید چطور به درون توجه کنیم ؟ از کجا شروع کنیم ؟
من از تجربه زیسته خودم می گویم . هر بار هم گفته ام که هیچ گونه تعصبی روی آن ندارم . چرا که من روانشناس نیستم و صرفا اگر تا به این حد در این مقوله عمیق شده ام بخاطر موهبت ها و دستاورد هایی بوده که اول برای خودم داشته و بعد تاثیرش را در ارتباطاتم یافته ام .
باری آغاز را و شروع را از یافتن الگو های شخصیتی تان شروع کنید . ببینید چه شخصیتی دارید و چه چیزهایی برایتان اهمیت دارد .
اما هشداری باید داد که الگوی شخصیتی تان را برچسبی بر پیشانی تان نکنید ! من فلان تایپی ام و فلان شخصیتی ام . این ها بنظرم تله است که ما را از رشد و بالندگی مان دور کرده و فرصت را برای هر چه راکد ماندن و توجیهات غلط فراهم می آورد .
گاهی در بین دوستان ِ آشنا با الگو ها و انرژی های روانی ِ اسطوره های یونانی که بیشتر بهشان تسلط دارم و این چند سال روی آن ها کار کرده ام ، می گویم که من یک آتنایی هستم با مخلوط از آرتمیس …
بله این غالب انرژی من است اما تله ای که شاید ابتدای کار برای اشخاص ممکن است بوجود آید این است که خود را در یک الگو دیده ولی چون در اول مسیر به یک باره توان تغییر نداشته اند، آن را برچسبی منفی کرده یا برعکس اگر در منطقه امن شان بوده اند از آن خوشحال و خشنود، در آن غوطه ور شده و باقی ابعاد زندگی شان را نادیده گرفته اند .
ما الگو های رفتاری و شخصیتی فراوانی داریم ولی آن هایی را که خودم رویشان کار کرده و از آن ها بهره برده ام را برایتان نام می برم تا اگر دوست داشتید تست کنید و ببینید کجای کار هستید
- الگوی مربوط به تست انواع زنان و مردان ( با متود یونگ )
- تست ام بی تی آی
- تست رفتار شناسی دیسک ( مناسب برای محیط کار ، استخدام و همکاری با اشخاص )
فراموش نکنید که ما هر چقدر خودمان را بهتر بشناسیم در برنامه ریزی برای مذاکرات و تعاملات مان بهتر عمل کرده و در برخورد با دیگران کمتر موضع دفاعی و واکنش های سخت خواهیم داشت . چرا که به درک و دریافتی خواهیم رسید که پذیرش ، همدلی ، گوش دادن به دیگران در ما افزایش می یابد .
و این به این معنا نیست که در هر مذاکره اگر شخص با هر رفتاری با ما مواجه شد ما از خود پذیرش نشان دهیم و … خیر ! شناخت به ما این آگاهی را می دهد که در هر ارتباط، هر مذاکره و هر تعامل چگونه برخورد کنیم تا کمترین آسیب را دیده و بیشترین نتیجه حاصل گردد .
جایی باید کنار کشید، جایی باید مصمم ایستاد، جایی باید کوتاه آمد و پذیرفت و … همه ش بسته به آن است که هدف تان چیست و طرف مقابل تان کیست .
و خودشناسی تسهیل گر این پروسه است .