شاهین کلانتری عزیز در تمرینی از کلاس نویسندگی خلاق گفته بود نامه ای به نویسنده ای که الهام بخش مان بوده بنویسم و این روایت
پارت اول دندان درد خر است ! و دندان پزشکی که با سهمیه وارد این حرفه می شود خر تر و منی که پیش آن
هر کس به علل مختلف ممکن است تصمیم بگیرد شرح‌حال خود را بنویسد. یکی می‌نویسد تا بر چیزی شهادت دهد، دیگری می‌نویسد تا نوشته‌اش سنگی
این روز ها که در دنیای هیجان انگیز هوش عاطفی ( هیجانی ) سیر می کنم و از آنچه در احساسات و روابط مان میگذرد بیشتر سر در می آورم بیشتر از هر زمان به مساله ی زنان و خودم فکر می کنم . شاید برای من در عمل آنقدر هم که باید و شاید پرداختن به مساله ی زنان به اندازه ی خیلی از فعالان دیگر نباشد اما سعی می کنم مسیر های پا نخورده تر را بروم و قطعا مجالی باشد بیشتر در مورد این طی طریق خواهم نوشت .
دوست داشتن یا سازگار بودن ؟! این روز ها که حرف از اشتیاق و انگیزه و روانشناسی مثبت نقل هر محفلی ست البته
فشار سنج عاطفی _ هیجانی ما در مذاکرات و تعاملات بر روی چه عددی بهتر است تنظیم شود ؟ اول از هر چیز
ما زن ها خواسته هامون رو به زبون نمیاریم … اما این حق رو برای خودمون قائلیم ، که اگه به خواسته مون نرسیدیم عصبانی
ما تفاله ی اجتماعی ، هستیم که در آن نشو نما می کنیم یا محصول نوبر آن !؟ تفاله یا نوبر بودن هر
دکتر جولی دی آزودو هنکس در کتابش با نام ابراز وجود و جرات مندی در زنان از سبک های ارتباطی به شکل استعاری نام برده