همه ما در برهه هایی از زندگی در باریکه راه هایی قرار گرفته ایم که دلمان خواسته است که اوضاع طور دیگری پیش می رفت

برهه هایی در زندگانی همه مان وجود دارد که آنچنان مست خلاقیت هستیم که نخست بی تاب کارمان و جلو بردنش به هر ضرب و

دکتر کلارسیا پینکولا استس در کتاب خود به اسم زنانی که با گرگ ها می دوند می گوید : همه ی ما از تمنای وحش

استحکام، استقامت، استقرار، استواری، پابرجایی، پایداری، دوام، وقار … خیلی از واژه ها هستند که ما معنا و مفهوم آن ها را در جریان زندگی

بهترین راه برای عبور از پارادوکس کار کردن است . به اشتراک گذاشتن کار خلاقانه، طبق یک برنامه، بدون وابستگی و بدون قطعیت خواستن !

من از تلاشی که ایده آل های مرا بی اعتبار می ساخت اجتناب می ورزیدم … هضمش دست کم به چند شکستگی کوچک و بزرگ

خیلی اتفاقی وقتی که داشتم سایت ارائه دهنده فیلمی را برای خبر گرفتن از فصل جدید سریال محبوبم چک می کردم ( در پرانتز بگویم

هر کدام از ما بخشی پاک و اعتماد کننده در وجودمان داریم که علی رغم  تجارب شخصی اش ایمان خود را حفظ کرده و به

پیش نوشت : اغلب اوقات دوست دارم ایده های خلاق را روی هوا بزنم ! بخصوص اگر ایده پردازش استاد گرانقدرم جناب شاهین جان کلانتری

حالا كه پشت سیستم نشسته ام تا از سماجت بنویسم ، بیش از هر لحظۀ دیگر در اکنون و اینجای زندگی بدین خصیصه نیازمند هستم