خانم مورین مورداک می گوید : سفر قهرمانی زنان شیرجه ای به درون خود است . سفری به ژرفای خویشتن خویش .
زنان در مسیر زندگی شان و در آنچه که به عنوان سفر قهرمانی از آن یاد می شود ، یک مسیر بدون نقشه را پیش رو دارند .
سفری بر روی آب های بی نقشه و آزادی که شاید هراس انگیزی اش نمایان تر از لذتش برای زنان باشد .
سفر قهرمانی یک زن ، سفر درونی عمیق و دشواری است که نه حمایتی بیرونی دریافت می شود و نه نقشه را به دست دارد که آن را خوانده و پیش رود . و نه مرشد و راهنمایی همراهی اش می کند .
این سفر بدون نقشه است و بر عکس نه تنها حمایتی در کار نیست بلکه مورد هجمه اطرافیان نیز قرار می گیرید .
زنان باید طبیعت زنانه خودشان را در فرهنگ جامعه امروزی پیدا کنند . آن ها الگویی ندارند و قرن های متمادی سفر قهرمانی مردان آشکارترین مسیری بوده است که در آن قدم گذاشته و رفته اند . و اکنون شاید آنقدر سردرگم هستند که خیلی از آن ها الزام به سفر را در خود انکار می کنند . و اغلب خود را برای این سفر آماده نمی بینند .
آن ها تصور می کنند همین که حالشان اندکی خوب است و مشکل حادی وجود ندارد ، یعنی این که زیست زنانه شان بدون مشکل است و نیازی نیست که سفری را طی کنند .
اما من این گونه تصور می کنم که تمامی زن هایی که در دنیای امروز و در جامعه ایران زیست می کنند محتاج این سفر هستند . تا خود را بیابند ، تا پالایش ژرفی را تجربه کنند و بدانند اگر روزی سفری رفتند که مردانه بوده است ، اکنون وقت آن است که به طبیعت زنانه خود قدم بگذارند و به نقطه ای برسند که آن ویژگی ها و وجوه مثبت زنانه را هم چون شهود ، احساسات ، پرورندگی خود ، دیگران و حتی یک شی را با اقتدار و اختیار ادغام کرده و هر دو وجه روح خود را تمام و کمال زیست نمایند .
بدانیم که ما برای زن بودن و قهرمانی در سفرمان به لوندی و دلبری صِرف محتاج نیستیم و از طرفی به زمختی و سرپوش گذاشتن صِرف روی احساسات هم احتیاج نداریم .
قرار نیست که برای دستیابی به چیزی ، چیزی دیگر را قربانی کنیم .
در صورتی که مدام این را به ما القا کرده اند که اگر تائید ، تحسین و توجه ، دستاورد و ماندن در زمین بازی را می خواهی باید قربانی بدهی . و زنی که ماندن در زمین بازی مردان را برگزید قربانی داد و چه چیزی بالا تر و ارزشمند تر از وجوه زنانه اش که قربانی کند ؟
باری زیست یک وجه از روح آدمی را دچار فقدان رضایت می کند و آن حال خوبی را که باید برایش به ارمغان آورد به حتم نمی آورد .
زنان برای آن که حال خوب را تجربه کنند باید هر دو وجه زنانه و مردانه شان را با هم زیست کنند تا خرسندی تام و تمام حاصل گردد .
فراموش نکنیم که سفر قهرمانی زن چرخه مداومی از رشد ، پیشرفت و یادگیری است .
اما سوالی این جا مطرح می شود که یعنی چه که زن در سفرش و برای کسب خرسندی باید دو وجه خود را زیست کند ؟
یونگ روانشناس شهیر سوئدی قائل به این بود که در هر انسانی دو وجه وجود دارد . وجه زنانه و مردانه . و انسان برای آن که به زیست کامل و رضایت برسد باید هر دو را زیست نماید .
وجه زنانه برای ما حامل احساس ، شور ، عشق ، سرزندگی ، حمایت گری و … است و وجه مردانه برای ما ارمغان آور اقتدار ، اختیار ، کسب دستاورد و …
هر کدام از ما فارغ از جنسیت مان به تمامی این دو وجه محتاجیم . اما نگرش و تربیت جامعه ما را به جایی سوق داده است که گویی تو محدود به یک سری الگو و چهارچوبی که خروج از آن تو را به یک بیراهه برده و در بیابانی بی آب و علف سرگردان می کند .
و اگر زنانی باشند که خواهان زیست وجه مردانه هستند ، چون الگوی آنان مردانی اند که بر روی وجه زنانه شان از کودکی با جملاتی چون مرد که گریه نمی کند و … سرپوش گذاشته و اصلا سراغ آن چاه عمیق زنانگی نمی روند .
زنان نیز به تبعیت از آنان زنانگی شان را به نفع تائید و تحسین جامعه مرد محور و الگو های مرد شان کنار گذاشته و به زیست تک بعدی شان تن می دهند بلکه بتوانند دستاوردی قابل اندازه گیری در دنیای مرد محور امروز داشته باشند .
آن ها زنانی را دیده اند که منفعل ، بدون دستاورد و ناراضی از زندگی خود اند و در میابند این ها به نوع زیست شان بر می گردد .
و این در حالی است که برخورد جامعه و ترویج جنسیت زدگی و نگرش های غلط هزاران ساله و حکومتِ دیدگاهِ مرد محور بر جهان ، تمامی این ریشه ها را بوجود آورده است . تا جایی که زن به این نتیجه برسد که برای موفقیت زن بودن کافی نیست …
پیشنهاد میکنم این وبینار را ببینید : شرکت در وبینار پازل زن بودن
Warning: file_put_contents(): Only 0 of 1582 bytes written, possibly out of free disk space in /home/revaya/domains/revayat30.ir/public_html/wp-content/plugins/wpdiscuz/utils/class.WpdiscuzCache.php on line 154
[…] که آیا زنان به سفر قهرمانی نیاز دارند ( اگر نخواندید از اینجا بخوانید ) […]