Warning: session_start(): open(/opt/alt/php72/var/lib/php/session/sess_521178f9d1edc2b287f4fc7417d64bb8, O_RDWR) failed: Disk quota exceeded (122) in /home/revaya/domains/revayat30.ir/public_html/wp-content/plugins/mihanpanel/app/mw_config.php on line 22

Warning: session_start(): Failed to read session data: files (path: /opt/alt/php72/var/lib/php/session) in /home/revaya/domains/revayat30.ir/public_html/wp-content/plugins/mihanpanel/app/mw_config.php on line 22
تاثیر فرهنگ و هورمون ها بر شکل گیری الگوی شخصیتی - معصومه نوربخش | روایت سی
مرجع آموزش مهارت های توسعه محور در زنان

تاثیر فرهنگ و هورمون ها بر شکل گیری الگوی شخصیتی

 

در دو پست اخیر از چگونگی فعال شدن کهن الگو ها گفتیم . و دو مورد از عوامل موثر بر رشد کهن الگو ها را بررسی کردیم .

در این مقاله نیز دو عامل مهم دیگر را بررسی می کنیم

فرهنگ

شاید مهم ترین سوالی که می توان در این زمینه داشت ؛ این باشد که فرهنگ ، بنا به نقش هایی که اجازه ایفای آن ها به زنان را می دهد، از کدام کهن الگو حمایت می کند؟

خانم شینودابولن می گوید : کلیشه های زنانه ، تصورهایی مثبت یا منفی از کهن الگوهای زنانه هستند.

در جوامع مردسالار به وفور این را دیده ایم که نقش های قابل قبول ، اغلب دوشیزه مجرد ( پرسفون ) ، همسر ( هرا )، و مادر ( دیمیتر ) است .

آفرودیت متهم به « روسپی گری » است . و از آن جایی که در جوامع مردسالار میل جنسی در زن و ابراز آن یک تابو تلقی شده و در اغلب موارد به عنوان یک ابزار در جهت منافع استفاده می شود ! لذا این امر موجب تحریف و کم ارزش شدن میل جنسی این کهن الگو می شود.

در برخی از فرهنگ ها که در آن مردسالاری ریشه دار تر است، استقلال طلبی، هوش یا میل جنسی در زنان انکار و سرکوب می شود . به طوری که هر نشانه هایی از کهن الگوهای مربوط به آرتمیس، آتنا و آفرودیت باید سرکوب شود.

اختگی دختران در بسیاری از مناطق، از جمله مناطق جنوب ایران نیز ناشی از همین امر بوده .

زندگی زنان ، به واسطه نقش هایی که می توانند داشته باشند و تصاویر آرمانی عصری که در آن زندگی می کنند ، شکل می گیرند .

این کلیشه ها با برخی از کهن الگو های زنانه همخوانی بیشتری دارند .

در هر برهه از زمان این کلیشه ها که “زن باید چگونه باشد ؟” موجب بوجود آمدن موجی از رفتار ها و عملکردها می شود که با برخی کهن الگو ها سازگار تر است .

به طور مثال دهه 60 برای کشور ایران ، دوران پر زاد و ولدی بود، و روی ازدواج و مادری تاکید فراوانی می شد .

اکنون نیز با بالا رفتن جمعیت سنی میان سال باز دوباره شاهد تشویق همین مورد در بین جوانان هستیم ! در صورتی که همان جوانان دهه شصتی اغلب به کهن الگو های دیگر که جنبه هدف محور و اجتماعی داشته اند راغب تر بوده و بیشتر رو آورده اند .

شاید این دهه ها بیشترین عرصه بر آرتمیس ها و آتنا ، باز باشد تا بتوانند در عرصه اجتماع فعالیت کرده و به اهداف شان برسند.

خانم شینودابولن می گوید : وقتی کهن الگوهایی خاص در برخی از زنان با فرهنگ جامعه سازگاری داشته باشند، آن ها می توانند به آنچه دورنا برای آن ها بامعناست بپردازند . و در عین حال از تائید بیرونی نیز بهره مند گردند .

به عنوان مثال ، زنانی با ذهن منطقی فطری آتنا نیاز دارند تا برای پیشرفت فکری، به تحصیلات بالاتر دست پیدا کنند ؛ یا زنانی با گرایش معنوی هِستیا ، در جوامع مذهبی از بستر رشد بهتری برخوردارند .

 

هورمون ها

وقتی هورمون ها دچار تحولات چشمگیر می شوند ( همچون سنین بلوغ ، دوران بارداری و در زمان یائسگی ) برخی کهن الگو ها به قیمت ضعیف شدن بقیه تقویت می شوند.

خانم بولن می گوید : رفتار ها فقط به واسطه هورمون ها تعیین نمی شوند. بلکه این تاثیر متقابل هورمون ها و کهن الگوهای زنانه است که نوع رفتار را شکل می دهد .

تعامل هورمون ها و کهن الگوها بر روان افراد تاثیر می گذارد . و زنانی که نسبت به این تغییرات حساس هستند ، متوجه می شوند که طی نیمه نخست چرخه قاعدگی شان ، تطابق بیشتری با کهن الگوهای استقلال طلب، به خصوص آرتمیس و آتنا دارند . خیلی برون گرا تر و تمایل بیشتر برای کار و فعالیت های اجتماعی و …

و در نیمه دوم این چرخه قاعدگی ، همان طور که هورمون های باروری ( پروژسترون ) افزایش می یابد، متوجه می شوند که گرایش به خانه و خانواده در آن ها قوی تر شده و احساسات وابستگی در آن ها پررنگ تر شده و اندکی درونگرا تر می شوند.  اکنون دیمیتر، هرا ، پرسفون یا هِستیا قدرتمندترین تاثیر را دارند.

 

این تغییرات هورمونی و کهن الگو ها ، و این که اول یک کهن الگو تسلط می یابد و سپس دیگری کنترل را به دست می گیرد ، می تواند باعث تعارض و سردرگمی شود.

خانم بولن در کتاب خود یک مثال مناسب از آرتمیس و هرا در این خصوص میزند . وی می گوید : زن آرتمیس مستقلی که با مردی که نمی خواهد ازدواج کند یا با مردی که احساس می کند ویژگی های یک شوهر را ندارد، زندگی می کند . این زندگی برای او در وضعیت خوشایندی است کماکان تا این که تغییر هورمونی اتفاق می افتد .

در نقطه ای از نیمه دوم این چرخه ، نیاز هرا برای همسر بودن ، حمایت هورمونی را نیز دریافت می کند. او که ازدواج نکرده است ، حالا احساسات خشم یا عدم پذیرش در او شعله ور می شود که در نهایت به کشمکش ماهانه یا افسردگی خفیف می انجامد و همان طور که پیش بینی می شود، پس از عادت ماهانه اش پایان می پذیرد .

دیدید که فرهنگ و هورمون ها چطور می تواند بر روی رفتار و همین طور فعال یا غیر فعال شدن یک کهن الگو در زن تاثیر گذاشته و موجب تغییراتی در وی شود .

آیا تا به حال به این تاثیرات توجه کرده اید ؟

یک پیشنهاد داغ !

اگه دوست داری روابط موثر تری خلق کنی
آنلاین

با دوستانتان به اشتراک بگذارید

اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در whatsapp
0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x
()
x