بسیاری از زنان وقتی از مذاکره صحبت می کنند ، گویی میدان نبرد است . که در آن فقدان اطلاعات و عدم وضوح آن چه خود یا دیگران می خواهند یک معضل حل نشدنی محسوب می شود . و یک نقص بزرگ به نظر می رسد .
اما سه مورد از رایج ترین چالش های زنان در مذاکره چه چیز هایی هستند ؟
۱- توازن در دفاع از خود
زنان داشتن اعتماد به نفس بیشتر برای مذاکره را یک امر چالش برانگیز دانسته و اغلب معتقدند ، برای مذاکره جهت نیاز های خودشان مدل ها و الگوهای ذهنی و کلامی زیادی نداشته و معمولا نیازهای دیگران را در الویت قرار می دهند .
چطور می توانیم بر این چالش غلبه کنیم ؟
برای زنان ، دفاع موثر از خودشان نیاز به یک متعادل سازی دارد . یک شخص باید بین حالتِ صرفا مدعی و یا صرفا بشدت دلسوز یک راه و شخصیت میانه را انتخاب کند .
اغلب به زنان توصیه می شود با یک نمایش صریح و گرم و یک ابزار وجود آشکار در طول مذاکرات ، کلیشه های جنسیتی را مهار کنند . اما تحقیقات نشان داده که اگر این صراحت و گرمای ابراز شده از جانب زنان بیش از حد شود . نه تنها نتیجه نخواهد داد بلکه نتیجه عکس داده و حتی می تواند استرس و سطح اضطراب شخص را نیز بالا ببرد .
۲- دشواری مدیریت احساسات در طول مذاکرات
مذاکره می تواند احساسات مختلفی را در بسیاری از مردم فارغ از جنسیت شان ایجاد کند . اما تحقیقات نشان می دهد زنان نسبت به شروع مذاکره رغبت کمتری داشته و نگران هستند . چرا که می ترسند که در مذاکره ضعیف ظاهر شوند .
ما انسان ها در برابر پیروزی ها و شکست هایمان بلافاصله خود را به یک سری نتایج و بعد از آن از لحاظ احساسی به یک سری احساسات مشخص متصل کرده و یک جهت گیری ثابت را در دستور کارمان قرار می دهیم .
مثلا اگر در مذاکره شکست خوردیم آن را تبدیل به یک الگوی احساسی در مغز و ذهنمان می کنیم و با هر بار رفتن به سمت آن تجربه مثل یک چراغ هشدار این الگو را به خاطر آورده و این اتصال احساسی سبب بروز استرس و اضطراب و در نهایت عدم اقدام مجدد ما خواهد شد و بعد از آن سراغ برچسب زنی رفته و به خودمان با بر چسب های گوناگون از جمله من آدم مذاکره نیستم ، من شکست میخورم و … استقبال می کنیم .
ترس از شکست و ترس از نه شنیدن از جمله اساسی ترین فاکتورهای مخرب احساسی ما برای رفتن در دل واقعیت است !
چگونه می توانیم بر این چالش غلبه کنیم ؟
قبل از مذاکره یک استراتژی خاص برای خود در نظر بگیرید .
کنترل احساسات از طریق خودآگاهی سطح استرس تان بشدت کاهش داده . به طور کلی وقتی ما به شکل آگاهانه با احساسات خودمان رو به رو می شویم خیلی راحت تر آن ها را تحت کنترل خود درآورده و کمتر این اجازه را می دهیم تا آن ها سوار بر مذاکره شده و اختیار شان از دست ما خارج گردد .
در طول مذاکره این سوال را از خود بپرسید که چرا احساس خشم ، عصبانیت و … در شما نمایان شده و مهم تر از چرایی ابتدایی ، ابزار کنترل موثر آن را نیز داشته باشید .
وقتی ما نسبت به خودمان آگاه باشیم ، کمتر غافلگیر شده و از احساسات مان رَکَب میخوریم .
تمام آن چه ممکن است اتفاق بیفتد را پیش بینی کنید . ولی نه به این حالت که آن پیش فرض دلخواه خود ( چه مثبت چه منفی ) را در ذهن از ابتدا پرورش داده و تنها بر روی آن تمرکز کنید .
خیلی وقت ها ما انسان ها ذهنیت خودمان را بدون هیچ انعطافی وارد مذاکره کرده و در این صورت شانس شنونده بودن و گوش دادن فعالانه را نیز از خود گرفته و متضرر می شویم .
از آن جایی که زنان نسبت به مردان هوش هیجانی بالاتری دارند ، یک ابزار مفید برای آنان داشتن یک دفترچه خاطرات احساسی است ! شاید تعجب کنید ولی نوشتن احساسات مان نسبت به هر چیزی و هر کسی و هر موقعیتی به ما این امکان را می دهد که نسبت به آن چه اتفاق می افتد درک و آگاهی عمیق تری داشته باشیم . و همین امر باعث می شود در مواجهه با شرایط دشوار به دلیل آگاهی قبلی ، بتوانیم احساسات خود را بهتر و سریع تر کنترل کرده و هدایت نماییم.
مستند کردن احساسات ، قبل و بعد از هر مذاکره و در هر سطحی اعم از شخصی ، تجاری ، شغلی و … باعث می شود که شما علاوه بر ثبت تجربه ی موثر از آن گفت و گو ، لایه های پنهان را کشف و بدان توجه نمایید و آگاهی بیشتری نسبت به احساسات خود و طرف مقابل کسب کنید .
از این رو پیشنهاد می کنم از امروز یک دفترچه خاطرات احساسی برای خود در نظر گرفته و آن چه تجربه می کنید را در آن مستند کنید .
- اگر تجربه ای در این زمینه دارید ، خوشحال می شوم با من به اشتراک بگذارید .
۳- غلبه بر قدرت مقاومت افراد در منع و رد ایده ها و نظریات ِ زنان در مذاکره
قطعا تا به حال بار ها دست رد به سینه ی همه ی ما فارغ از جنسیت مان زده شده است . ایده هایی که نادیده گرفته شده است . صحبت ها و نظریاتی که شنیده نشده است و بدان توجه نشده است و … اما باید گفت این میزان مقاوت در برابر زنان بسیار بیشتر از مردان است ! و این امر راه را برای توسعه ی اهداف زنان در مذاکرات دشوار تر می کند .
عدم اطمینان ، بدبینی و تعاملاتی که اغلب جنبه ی تهاجمی برای شخص داشته است و قصد طرف مقابل تنها خارج کردن مذاکره از مسیر اصلی و یا منحرف کردن آن است .
چگونه می توانیم بر این چالش غلبه کنیم ؟
توانایی انعطاف پذیری و خلاقیت ، اولین قدم مهم در این راستاست . اعتماد به غلبه بر موانع و تداوم و استمرار در برابر مقاومت ها مورد بعدی است که باعث می شود زنان بعد از یک دوره ی پر فشار حتی موفق تر از مردان ظاهر شوند .
به طور کلی نیاز زنان به افزایش اعتماد به نفس با تقویت مهارت های مربوط به مذاکره . و چالش های زنان در مذاکره و این که چگونه کلیشه های جنسیتی اساس تجربه ی زنان را تشکیل می دهند ، هم در نحوه ی ادراک زنان و هم به عنوان مذاکره کننده در روند رشد آنان موثر خواهد بود .
باید به یاد داشته باشیم که هیچ یک از این موارد ، موانع غیر قابل رفعی نبوده و با برنامه ریزی دقیق ، آگاهی و شناخت و کسب مهارت های متناسب ، قطعا قابل دست یابی هستند .