صد در صد تیرهایی که شلیک نمی کنیم ، به هدف نمی خورند !
یک بار دیگر این عبارت را بخوانید ! بله ، صد در صد تیرهایی که شلیک نمی کنیم ، به هدف نمی خورند !
شاید بگویید شوخی ات گرفته است . خب این که امر بدیهی ای ست که تیری که شلیک نشود به هدف نمی خورد . چه بسا شلیک هم بشود و به هدف نخورد ! دیگر شلیک نکردنش که جای خود دارد .
اما با این وجود ، چرا اغلب ما انسان ها منتظر نتیجه گرفتن از همین تیر های شلیک نشده هستیم ؟
به آخرین باری فکر کن که کاری را می خواستی انجام دهی و همان دایره های امن و ترس ها و … باعث شدند از آن صرف نظر کنی و نشخوار ذهنی ات را بر یک اقدام هر چند کوچک ترجیح دادی .
دوست ندارم از این بنویسم که بیا و اقدام کن ! نه عوضش دوست دارم خیلی ساده بگویم بیا و خودت را بررسی کن ، خودت را آماده کن .
ما برای هر چیزی نیاز به آمادگی داریم و اشتباه در تله می افتیم . آمادگی نداشتن را بهانه می کنیم برای شلیک نکردن و نرسیدن ها .
اصلا بیا و ببین قرار است کجا برسی ؟ به چه کسی و کجا شلیک کنی ؟
همین که ببینیم بقیه دارند شلیک می کنند و ما هم برای دور نماندن از قافله باید دست به کار شویم بی فایده است .
به نظرم در جهانی که هر روز ما را بر کاری و اقدامی تشویق می کند . هنر آن است که ببینیم برای چه چیزی باید اقدام کنیم .
آن وقت است که با شکست ، با تغییر ، با رنج های ناشی از درد عضلات رشد که هر روز بواسطه ی حجیم تر شدن شان ، با آن رو به رو هستیم ؛ خیلی ساده تر کنار می آییم .
این روز ها ترس ، رشد ، اعتماد به نفس ، عزت نفس ، تاب آوری ، قهرمانی ، موفقیت و هزاران لغت دیگر دارند ما را به سمتی می برند که شلیک و چرایی اش را فراموش کرده و فقط دوست داریم زودتر به آن صفحه ی آخر داستان برسیم و آن پایان خوش ماجرا .
اگر می خواهی شلیکت به هدف بخورد و صفحه ی آخر داستان اشک شوق ات جاری شود ، شاید وقت آن رسیده تکلیفت را با خودت و جهان ات یکسره کنی . دور تند دنیای امروز با همراهی یک ویروس ، ما را به نقطه عطفی رسانده تا زمان و هدف ها را بهتر و بیشتر دریابیم و بدانیم که زندگی واقعی تر از آن چیزی است که در ذهن مان و به تفسیر کلمات می گذرد.
زمان آن است که فیلتر ها را شدید تر ، تله ها را آگاهانه تر و کلمات را محتاطانه تر ، استفاده کنیم ، ببینیم و به کار ببریم .
پی نوشت : فریب بمباران اطلاعاتی را نخوریم .